ضرورت بازنگری در الگوی پیشرفت
یکی از سیاست هایی که دولت جدید دنبال میکند تمرکززدایی در توسعه اقتصادی و اجتماعی است و گسترش توسعه در مقیاس کوچک است.
در جریان سازندگی بیشترین توجه به توسعه شهرهای بزرگ، بخصوص تهران گردید.البته برخلاف نظر برخی کار شناسان غرب زده به شهرهای کوچک و روستاها نیز توجه می شد، ولی از تعادل متناسب بر خوردار نبود، لذا شاهد مهاجرت کثیری از روستائیان به شهرهای بزرگ بودیم . در دولت جدید اجمالا سعی بر تمرکز زدایی و توجه به توسعه ی سایر مناطق بخاطر جریان عدالت اجتماعی بود.
اما این سیاست ضمن جریان عدالت نسبی با چند اشکال و چالش روبرواست:
1. استفاده از همان الگوی توسعه سابق درمقیاس کوچک، تدریجا همان آثار فرهنگیای که در شهرهایی مثل تهران بروز کرده، در این مناطق نیز بروز کرده یا خواهد کرد.
2. نداشتن الگوی متناسب با هر منطقه با توجه به نظام نیازهای ملی، خود منطقه، مقدورات وچالشهای پیش رو
3. نداشتن چشم انداز فرهنگی در مناطق
از آثار این خلاء، ها ایجاد کارخانههای بزرگ بوده که مناسبات فرهنگی مناطق را به هم زده است یا تاسیس و توسعه دانشگاههای آزاد، فرهنگ بومی مناطق را به شدت تهدید نموده است.
با توجه به برخی از آثار الگوی توسعه ی شبه غربی که برای در شهر های بزرگ در مقیاس کلان داشته مثل بد حجابی، افسار گسیختگی در مصرف، گسترش اختلافات خانوادگی، مفاسد اقتصادی، وابستگی در برخی امور و... نباید همان الگو را دوباره در مقیاس کوچک تست نماییم. بلکه با استفاده از ظرفیتهای موجود سعی در ایجاد الگوی پیشرفت وعدالت متناسب با خودمان نماییم . لذا بایست با نقد جدی الگوی سرمایهداری، سعی کنیم جهت توسعه اجتماعی را بیشتر به سمت عدالت پیش ببریم. یکی از این نقدها توسعه تکنولوژیهای متمرکز و بزرگ است، که وابستگی کشور را افزایش میدهد.
1391/2/13
کلمات کلیدی :
» نظر